مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرک حوزوی» ثبت شده است

🖋 حسینی نوری

🔸 گرچه زنان نیمی از جامعه هستند اما تربیت دینی آنان سبب تربیت تمام جامعه می‌شود. برای تربیت دینی نیز لازم است تعداد قابل توجهی از دختران سرزمینمان را ترغیب به تحصیلات حوزوی کنیم.

🔹 برای تشویق و انگیزه‌بخشی به دختران و مادران آینده برای حضور در حوزه‌ها لازم است اقداماتی صورت گیرد که مشتاقانه تحصیل در حوزه را انتخاب نمایند.

مانند:

🔺 اعتباربخشی به مدرک حوزوی از طریق جذب نخبگان

جذب و دعوت نخبگان به حوزه در مقابل رهابودن میزان جذب و ثبت نام از افراد با استعدادهای ناکافی میزان رغبت به حضور در حوزه را افزایش می‌دهد؛ آنچه سبب عدم استقبال نخبگان از ادامه تحصیل در حوزه می‌شود، نه تنها هیچ شناختی از حوزه ندارند، بلکه دانشگاه و محیط‌های علمی امروزی، برایشان بسیار جذاب معرفی شده است.

و این موضوع مغفول از اقبال به حوزه می‌کاهد؛ مسأله‌ی ساده‌ای که در حوزه برادران هم دچار غفلت شده است. 

سوای عدم معرفی درست حوزه به جامعه، تعریف مدارک حوزوی ذیل مدارک دانشگاهی این مطلب را القا می‌کند که اصل دانشگاه و مدرک دانشگاهی است و تحصیلات حوزه ذیل دانشگاه است که معنا می‌یابد.

🔺 زمینه‌سازی بهره‌وری دانش‌آموختگان حوزوی در کارویژه‌های اجتماعی از جمله آموزشی، تربیتی، قضایی و...

ممکن است عافیت‌طلبانه به نظر برسد که طلاب با اطمینان خاطر دوران طلبگی را آغاز کنند اما چه اشکالی دارد در حکومت اسلامی فرصتی فراهم شود تا مثلا افراد دین‌شناس در موقعیت‌های حساس تربیتی قرار گیرند؟

البته حرکت‌هایی برای بکارگیری طلاب در آموزش و پرورش آغاز شده که امیدواریم به ابعاد و کارویژه‌های دیگر نیز تسری یابد.

🔺 تعریف دقیق جایگاه طلبگی خواهران

 بسیاری از بانوان طلبه به امید شناخت معارف دین یا شناخت تربیت صحیح فرزند یا شناخت دینداری صحیح در خانواده و ... وارد حوزه می‌شوند اما در پایان و پس از گذراندن واحدهای فراوان صرف، نحو، اصول و ... هنوز به اهداف خود نرسیدند ضمن آنکه گاه به بهانه احکام اسلامی، فرسنگ‌ها از فامیل و روابط خانوادگی فاصله گرفته‌اند؛ حال آنکه باید مبلغی می‌شدند تا اقوام و دیگران را به اسلام ترغیب کنند اما تازه خود نیز منزوی شدند. این آسیب حاصل نشناختن هدف بانوان طلبه از ورود به حوزه و تفکیک آن‌ها ست؛ از این رو به نظر می‌رسد می‌بایست بین خواهرانی که برای اهداف کوتاه مدت وارد حوزه‌ شده‌اند و قصد ادامه تحصیل ندارند دروس خاصی ارائه شود و برای آنانی که اهداف کلانی دارند آموزش ویژه‌ای لحاظ شود تا هر دو گروه پس از پایان تحصیلات راضی باشند نه اینکه با کوله باری از صرف و نحو در عین حال حس خالی بودن از معارف به خانواده بازگردند. 

🔺 کاهش سنوات دوره‌های تحصیل در مقاطع مختلف حوزوی

یکی از علل رویگردانی نخبگان از تحصیل در حوزه، سنوات طولانی آن است. حذف واحدهای اضافی و تکراری و جایگزین‌کردن دروس اصلی و مورد نیاز می‌تواند به حضور برترین‌های علمی و اخلاقی رونق ببخشد.

🔺 عدم التفات به تفاوت برنامه‌ریزی حوزه خواهران با حوزه برادران

 با وجود تفاوت‌های وجودی زن و مرد متأسفانه دروس ارائه‌شده‌ در حوزه خواهران تحت تأثیر فضای طلبگی برادران است. به عنوان مثال صرف و نحو در حوزه خواهران همان‌قدر مهم است که در حوزه برادران و مباحث تربیتی در حوزه خواهران همان‌قدر مغفول است که در حوزه برادران. مرخصی تحصیلی برای بانوی خانه‌دار، باردار، مادر همانقدر غیر موجه است که برای برادران. اگر چه کمال وجودی مرد و زن متفاوت است اما کتابهای اخلاقی و حتی الگوهای اخلاقی یکسانی ارائه می‌شود که روزی آسیب خود را نمایان می‌کند که یک بانوی طلبه، #مردانه عبادت می‌کند، می‌اندیشد، حرف می‌زند و حتی مردانه مادری می‌کند!!

✅ اگر می‌خواهیم زنان موفق را برای تربیت دینی جامعه به خط کنیم لازم است #ورودی_هدفمند باشد تا خروجی هدفمند باشد.

  • صادقی

📝 مطالبه شفافیت

🖋 علی مهدوی

🔸 یکی از حواشی اخیر به وجودآمده در برخی کانال‌ها، قلت و إن‌قلت‌ها درباره مدارج علمی برخی آقایان مسؤول است. اینکه کدام‌یک درست می‌گویند و کدام‌یک توجیه می‌کنند مجال این یادداشت نیست.

بلکه موضوع این یادداشت عام‌تر از بررسی مدارج علمی یک مسؤول است.

🔹 طبیعی است طلاب حوزه‌های علمیه حق دارند از میزان علمیت و مدارج علمی مسؤولین آگاه باشند؛ لذا همانگونه که امکان استعلام مدارک تحصیلی برای هریک از طلاب فراهم شده است؛ به نظر سامانه‌ای لازم است تا #ارزیابی تحصیلی و مدارج علمی همه مسؤولین حوزوی را به صورت شفاف ارائه کند؛ چراکه #شفافیت، به سادگی بسیاری از حواشی و قیل و قال‌ها را از بین خواهد برد.

❇️ اما حالا که بحث از مدارج علمی شد خوب است چند نکته هم مد نظر قرار بگیرد:

1⃣ حدود سه دهه است که #امام_حوزه از شورای عالی، مطالبه‌ی تعریف مدارک اصیل حوزوی و مستقل از دانشگاه را داشته‌اند؛ اما همچنان شورای عالی در این زمینه خروجی نداشته است!

2⃣ طبیعی است تا وقتی در حوزه‌های علمیه، معیار سنجش علمیت و همچنین ملاک ارائه خدمات و ... برای افراد، همین مدارک معادل دانشگاهی است، نمی‌توان بین مسؤول و طلبه تمایز قائل شد. 

یعنی اگر بگوییم طلبه‌ای با داشتن سطح ۳ و ۴ علمیت دارد و مشمول مزایای بیشتری می‌تواند بشود؛ مسؤولین را هم همینگونه باید مورد سنجش قرار دهیم.

و اگر قرار باشد داشتن سطح ۳ و ۴، هیچ چیزی جز یک برگه نباشد و در استخدام و بکارگیری یا مزایا و ... مسؤولین دخلی نداشته باشد، طبیعی است عدالت آموزشی و همچنین عدالت در بهره‌وری حکم می‌کند به همه (طلبه و مسؤول) با یک دید نگاه کنیم.

✅ لذا شورای عالی و مدیریت حوزه‌های علمیه باید بصورت شفاف اعلام کنند ملاک سنجش افراد، دقیقا چه مؤلفه‌هایی است و آیا بین مسؤولین و طلاب از این حیث، تمایزی هست؟ که اگر تمایزی هم هست خوب است دلایل آن نیز تبیین شود.

  • صادقی

 بی ضابطه بودن عناوین حوزوی

 

حجت الاسلام والمسلمین محمد استوار میمندی، مدیر حوزه علمیه استان فارس

 

 

دو سال پیش وقتی قرار شد به عنوان خدمتگزار حوزه علمیه استان فارس به شیراز عزیمت کنم خدمت حضرت استاد شب زنده دار دام ظله رسیدم، یکی از توصیه‌های ایشان این بود که «در اطلاق عناوین حوزوی مراقبت بیشتری کنید».

عناوین دانشگاهی چون برگرفته از مدارک مصوب و تعریف شده دانشگاه است به همین دلیل شفافیت بیشتری دارند؛

اما از آنجا که در عرف حوزه‌های علمیه اطلاق عناوین، مترتب بر مدارک حوزوی نیست بلکه مترتب بر رتبه‌های علمی افراد است به همین دلیل تطبیق عناوین حوزوی بر افراد شفافیت لازم را ندارد چون علمیت در افراد مختلف مراتب متفاوتی دارد و تشخیص کارشناسان حوزوی نیز در علمیت افراد چه بسا با یکدیگر مقداری تفاوت داشته باشد.

البته ذکر این نکته لازم است که معانی لغوی عناوینی چون حجة الاسلام، حجة الاسلام و المسلمین و یا آیت الله معانی بسیار عمیق و بلندی دارد که چه بسا با معانی اصطلاحی و متعارف آن فاصله داشته باشد،

لکن نسبت به همان معانی متداول نیز ضابطه روشنی وجود ندارد به همین دلیل در برخی از اوقات برای عده‌ای از افراد از عناوینی استفاده می‌شود که نشان از بی‌ضابطه بودن عناوین حوزوی است، از این رو با اینکه ضابطه مشخصی توسط نهادهای رسمی حوزوی برای این عناوین قرار داده نشده است لکن جهت روشن شدن مقام، تعریفی تقریبی از این عناوین ارائه می‌گردد؛

 

«ثقة الاسلام»: طلابی که بهره ای از فضل دارند اما هنوز ملبس به لباس روحانیت نشده‌اند.

«حجة الاسلام»: فضلایی که ملبس به لباس روحانیت شده‌اند و در مدارج میانی علمی مشغول به تحصیل هستند و یا در همان مدارج متوقف شده‌اند و به امور دیگری مرتبط با شئون روحانیت مشغول شده‌اند.

«حجة الاسلام و المسلمین»: آن دسته از اساتید و عالمان حوزوی که مدارج بالای تحصیلی را طی کرده‌اند و آثار علمی اعم از کتاب، مقاله، تقریرات و یا کرسی‌های درسی معتبر دارند و به مراحل اجتهاد در علوم مختلف حوزوی نزدیک شده‌اند (مجتهد متجزی).

«آیت الله»: آن دسته از عالمانی که به مراحل بالای علمی به خصوص در رشته فقه رسیده‌اند و در فرایند کسب اجتهاد، مجتهد مطلق شده‌اند و چندین سال سابقه تدریس درس خارج فقه و اصول و تدوین کتاب و تحقیق و پژوهش‌های عمیق در رشته‌های مربوطه را در کارنامه علمی خود دارند.

«آیت الله العظمی»: این عنوان مختص به مراجع عظام تقلید است یعنی کسانی که علاوه بر داشتن رساله‌های عملیه به مقام مرجعیت جامعه شیعی نیز رسیده‌اند.

تعاریف فوق اگر چه ممکن است از منظر برخی از بزرگان حوزه قیود سختگیرانه‌تری نیز داشته باشد اما آنچه که مهم است این است که در استفاده از عناوین حوزوی به ویژه عنوان «آیت الله» باید دقت بیشتری به خرج داد و در این میان حوزویان باید نسبت به پاسداری از این عناوین دقت بیشتری به خرج دهند.

  • صادقی

📝 لزوم برنامه‌ریزی شورای عالی حوزه‌های علمیه

علی مهدوی


🔸 تأمل درباره امتداد برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های جاری حوزه‌های علمیه ضرورتی انکارناپذیر است.
امروز بظاهر همه چیز طبیعی به نظر می‌آید و امورات بر مدار خود طی می‌شوند؛
اما آیا تابحال از خود پرسیده‌ایم ریلی که برای حرکت این قطار (علم‌آموزی در حوزه‌های علمیه) ساخته‌ایم در دهه‌های آینده به چه ایستگاهی می‌رسد؟

🔹 طبق تعریف شورای عالی از مدارک حوزوی، بالاترین مدرک حوزوی، مدرک سطح چهار یا همان #معادل_دکتری است؛ این یعنی خروجی آینده حوزه آیت الله‌ها نیستند؛ بلکه معادلین دکتری هستند.

⚠️ عجیب‌تر آنکه در دوران جمهوری اسلامی، بالاترین عنوان اصیل و ارزشمند حوزوی را خودمان با دست خودمان، منسوخ بلکه حذف کردیم؟!!

🔹 هیچ حوزویِ وفادار به سنت‌های اصیل حوزوی، به هیچ‌وجه این اجازه را به خود نمی‌دهد که مثلا به آیت‌الله بوشهری بجای آیت‌الله بگوید دکتر بوشهری!
اما وقتی #قانون شورای عالی اینچنین است چگونه باید این دوگانه را حل کنیم؟!

🔹 ممکن است این صراحت لهجه حمل بر بی‌ادبی شود؛ اما اگر امروز شورای هشتم حوزه‌های علمیه برنامه‌ای در این‌ خصوص نداشته باشد، از پسِ امروز، فردایی است که حوزه، خالی از آیت‌الله‌ها شده و امکان احیای سنن و عناوین اصیل حوزوی قریب به محال خواهد شد؛
 در عین حال که فراموش نکنیم آیت‌الله (مجتهد) می‌تواند عنوان دکتر را در مباحث تخصصی حوزوی در دل خود داشته باشد؛ اما دکتر نمی‌تواند عنوان آیت‌الله را برای خود جعل کند.

✅ قطعا هیچ‌کس هم قائل نیست که «عنوان آیت‌الله» بایستی مانند عنوان دکتری سهل‌الوصول باشد و هرکس از راه رسید و دکتر شد، عنوان آیت‌اللهی به خود بگیرد؛ اما قطعا راه‌حل‌های گوناگونی برای نیل به این مقصود هست و فضلای حوزوی راهکارهای گوناگونی مد نظر دارند.
 
🔺 از اعضای محترم شورای عالی انتظار می‌رود در این باب بیش از پیش عنایت لازم را داشته باشند و سیر پیشرفت کار را به اطلاع افکار عمومی (اساتید و فضلا و طلاب) نیز برسانند.

🔻 امروز زنگ‌های هشدار این موضوع به صدا در آمده است و اگر حوزه، تولیت تخصصی‌ترین عنوان خود را بر عهده نگیرد، رسانه‌ها و دست‌های پیدا و پنهان، مرجع‌سازی و آیت‌الله‌سازی را رقم خواهند زد؛ کما اینکه در گوشه و کنار شاهد این دست‌های آلوده در قم هستیم؛
 
 سرچشمه شاید گرفتن به بیل
 چو پرشد نشاید گرفتن به پیل

 و علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.


  • صادقی

🎥 برخی احتیاطات متأسفانه موجب منسوخ‌شدن اجازه اجتهاد شد

💠 امام خامنه‌ای


🔹 کسی که درسی را می‌خواند احتیاج به مدرک و شهادت دارد.

🔻 اشتباه بزرگ [شورای عالی و مرکز مدیریت] این بود که آمدند این شهادت (مدارک حوزوی) را با شهادت‌های دانشگاهی مخلوط کردند.

🔻 مطلقا این کار #جایز_نیست که خودمان را برابر مدارج دانشگاهی قرار دهیم. نوع کار دانشگاه با نوع کار ما متفاوت است.

🔻 قدیم #اجازه_اجتهاد معمول بود. یا کسی که در حدیث پیشرفت می‌کرد #اجازه_روایت اخذ می‌کرد.
حالا متاسفانه نیست؛ واقعا متاسفانه؛ چون اگر بود خیلی خوب بود.

‼️ آقایان #ملاحظه (احتیاط) می‌کنند اجازه اجتهاد نمی‌دهند مبادا تبعه‌ای برای آن مترتب شود؛ در حالیکه می‌توان بگونه‌ای عمل کرد که تبعه‌ای هم نداشته باشد.

  • صادقی

📝 بلاتکلیفی سرانجام تعیین مدارک مستقل حوزوی


🔸 اخیرا شورای محترم عالی در کانال خود، به مناسبت دهمین سالگرد سفر امام خامنه‌ای به قم، اهم مصوبات درباره تحقق مطالبات امام خامنه‌ای را منتشر کرده است:
eitaa.com/shorayeaali/60

🔹 در این مورد چند نکته ضروری است:

یک.
اینکه شورای محترم عالی، بالاخره باب اطلاع‌رسانی و گفتگو با بدنه حوزه علمیه را گشود، اقدامی مغتنم و مورد تقدیر است و همین امور موجب اعتماد هرچه بیشتر اساتید و طلاب به شورای عالی خواهد شد.


دو.
ای کاش به جای انتشار تیتر مصوبات، و ارائه گزارشی موجز و فوق‌العاده ناقص، یک مصاحبه جامع و قوی انجام می‌شد تا گزارشی جامع و پخته ارائه می‌شد.


سه.
آنچه مورد دغدغه اساتید و طلاب است، تحقق مطالبات امام خامنه‌ای و نمود عینی آن است؛ نه صرف مصوبات و برگزاری جلسات. لذا پس از ده سال از سفر پر خیر و برکت امام خامنه‌ای به قم، پسندیده است شورای محترم عالی به صورت ملموس گزارشی از آنچه محقق شده است ارائه دهد.


چهار.
در مورد اعطای مدارک مستقل حوزوی که از تصریحات و مطالبات جدی سه دهه امام خامنه‌ای از شورای عالی است، صرفا مصوبه ۱۰۷۹ شورای عالی آمده «بازنگری در آیین‌نامه شورای مدارک علمی و اعطای مدارک حوزوی»!!

❓یعنی پس از ده سال -به اعتبار دهمین سالگرد سفر رهبری و حدود سی سال به اعتبار پیشینه‌ی مطالبه رهبری- همچنان کار بازنگری به سرانجام روشنی نرسیده است؟!
این سؤال در مورد بقیه مصوباتی که همچنان در حد مصوبه باقی مانده است، نیز صادق است.

  • صادقی


📝 راه حلی دیگر برای نجات از بحران مدارک حوزوی

🖋 علی مهدوی


🔸 برخی از اعضای شورای عالی در واکنش به «مطالبات تحولی» طلاب و اساتید می‌گویند: طرح‌های قابل اجرا بدهید تا پیگیری شود؛ نه طرح‌های آسمانی و غیر قابل اجرا.
در این باره چند نکته به ذهن می‌رسد:

یک.
اعضای محترم شورای عالی در هفته چند ساعت وقت برای پیگیری مطالبات امام خامنه‌ای، اساتید و طلاب قرار می‌دهند؟ برخی بزرگواران فرموده بودند برای هر سخنرانی ۲۰ ساعت کامل وقت جهت مطالعه می‌گذارند؟ آیا با وجود دو درس خارج در روز، سخنرانی و برنامه‌های مختلف می‌توان حداقل ۴۰ ساعت در هفته برای شورای عالی وقت گذاشت و به ارائه طرح و ایده‌پردازی رسید؟

دو.
اگر یکی از دلایل معطل‌ماندن مطالبات امام خامنه‌ای، اساتید و طلاب، فقدان راه و راهکارهای متقن هست -نه بی‌اعتنایی و نادیده‌گرفتن مطالبات- چرا از ظرفیت عظیم حوزه علمیه استفاده نشود؟

امروز #مرکز_امور_نخبگان حوزه‌های علمیه شمار قابل توجهی از طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه را به عنوان جامعه نخبگانی شناسایی کرده است؛ اما خروجی این جامعه نخبگانی و مرکز امور نخبگان چیست؟ استفاده شورای عالی و مرکز مدیریت از این مرکز چیست و چگونه است؟
❓آیا تابحال شده گروه‌های تخصصی از این نخبگان تشکیل دهیم و چالش‌های فرا روی حوزه‌های علمیه را با آن‌ها به اشتراک بگذاریم و از آنها طرح، ایده و نظر بخواهیم؟

🔹 به نظر، اگر گروه‌های تخصصی از نخبگان را تشکیل دهیم و با توجه به خروجی‌های مورد نیاز حوزه‌های علمیه، از آنها حمایت‌های مختلف مالی و معنوی هم بشود برکات بسیار زیادی خواهد داشت و در مدت کوتاهی پیشرفت‌های قابل توجهی را برای حوزه‌های علمیه محقق خواهد داشت.
فقط لازم است به این سرمایه‌های گرانقدر حوزه علمیه ایمان داشته باشیم و به آنها اعتماد کنیم و با تعیین چهارچوب قوی از آنها کمک بخواهیم.

✅ امروز بازگردانده شدن هویت و اصالت به مدارک حوزوی، یکی از مطالبات جدی آحاد حوزویان از شورای محترم عالی است که انتظار دارند پس از گذشت حدود سه دهه از این مطالبه، راه حلی برای آن درنظر گرفته شود و همچنان بلاتکلیف نماند.


  • صادقی

🌀 همه نگاه‌ها به شورای عالی حوزه است

📝 علاج مدارک بی‌اعتبار حوزوی
🖋 علی مهدوی

🔹 در موضوع «مدارک علمی حوزوی» و مشکلات عدیده‌ای که برای اساتید و طلاب حوزه‌های علمیه ایجاد کرده است، مطالب زیادی بیان شد و این مسأله را از زوایا و ابعاد مختلفی بررسی کردیم.
اما علاج همه این مصائب در دستان شورای محترم عالی حوزه است.

🔹 طلاب جوان امیدهای زیادی به شورای هشتم بسته‌اند؛ در دهه‌های گذشته بسیاری از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره حوزه و روحانیت، تحول و اصلاح ساختارها و حتی تعریف مدارک اصیل حوزوی، بقدر کافی دیده نشده‌ است؛ البته منکر خدمات و اقدامات خوب انجام‌شده در ادوار مختلف شورای عالی به هیچ وجه نیستیم و خدمت همه بزرگان و زحمتکشان می‌گوییم شکرالله مساعیکم.

🔻 اما نکته اینجاست که امروز از فرصت‌های موجود باید بهره گرفت برای رسیدن به بهترین راه حل‌ها؛
برای انجام وظایف معطل مانده؛ وظایفی که اگر همچنان معطل بماند باعث شکوه و ناراحتی بدنه حوزه علمیه است و خدای ناکرده مورد مؤاخذه الهی قرار می‌گیرد.
حال که شورای هشتم بنای خود را بر این گذاشته که طلاب بدانند شورای عالی، پیگیر منویات و اوامر ولیّ فقیه و امام حوزه و جامعه است، پس بسم‌الله...

🔹 حتی اگر بزرگان و مسئولین در طرح‌ها و برنامه‌ها نیاز به نظر و طرح و ایده دارند از ظرفیت عظیم حوزه علمیه استفاده کنند؛ براحتی با دادن فراخوانِ جذب طرح و ایده‌ها در این موضوع و حتی موضوعات مختلف دیگر، می‌توانند از این ظرفیت عظیم استفاده کنند.

⏱ امیدواریم شورای محترم عالی با وجود چند دهه تذکرات پی‌درپی امام خامنه‌ای (دام ظله)، فکری برای علاج معضلات کنند که حقیقتا امروز هم دیر است، چه رسد به فردا و فرداها.
 #وجدان_بیدار طلاب جوان و انقلابی‌ به معنای واقعی کلمه، قضاوت تاریخی خود را در باب جهت‌گیری و اقدامات عملی شورای هشتم‌ خواهند داشت.



  • صادقی



📝 برای تحقق دغدغه رهبری و تعریف مدارک حوزوی هیچ کاری نشده است

👤 حجت‌الاسلام حبیبیان، معاون علمی مجموعه مدارس حوزوی مشکات


🔹 واقعیت امر این است که این ماجرا یکی از امور سهل و ممتنع به حساب می آید. حوزه یک ساختار علمی است که یک خروجی برای تعیین سطوح می تواند داشته باشد؛ اما مسئله مدرک حوزوی فی الواقع به یک عویصه ای تبدیل شده است.

🔹 اگر بخواهیم فرایند تاریخی این ماجرا را رصد کنیم، باید بگوییم که در ابتدای انقلاب با بسیاری از امور به شکل مسئله «ناچار» با آن مواجه شدیم؛ به قول طلبه‌ها از باب «لابد منه» برای آن تصمیم‌گیری فوری شد و در داستان حوزه به یک مرحله‌ای رسیدند که الان برای بکارگیری از فضلای حوزه در ادارات و نهادها باید چیزی تعریف شود.

🔹 ابتدا که به شهادت بزرگان و فضلا اتفاقاتی می‌افتاد؛ به مرور زمان تلاش شد یک معادل‌سازی و متأسفانه گرته‌برداری ناقصی رخ داد؛ این کار در آن مقطع از باب اینکه یک کار ضروری است تا تکمیل شود، قابل قبول بود؛ اما مع‌الاسف به نظر می‌آید هم در آن مقطع خیلی دقیق عمل نشد و هم در ادامه به فکر یک طرح درستی نیفتادند یا موفق به رسیدن به خروجی نشدند؛ بعد از یک فترت طولانی که از این مسئله گذشت، حضرت آقا تذکر دادند و هنوز هم اتفاق درستی رخ نداده است؛ البته حق می‌دهیم به دست اندرکاران که نتوانستند این مشکل را حل کنند.

🔹 ما در گذشته عناوینی همچون ثقه الاسلام، حجت الاسلام، آیت الله و آیت الله العظمی داشتیم که برای خود بار معنایی داشت و برخی از سطوح را تعریف می‌کرد و همین مقدار کارکرد کافی بود، چون ما به ازای دیگری نمی‌خواست.

🔹 آنچه هم که حضرت آقا به عنوان اجتهاد تأکید می‌کنند، رسمی‌ترین وجه مدارک حوزوی بود که اعتبار آن به فردی بود که این حکم اجتهاد را صادر می‌کرد یا اجازه نقل روایت می‌داد یا عناوین شبیه به این.
به نظرم واقعا نمی‌شود اجتهاد را در قالب مدارک آکادمی جدید گنجاند؛ امروز یکی از سوالات همین است که اگر کسی در ثبت نام خبرگان رهبری شرکت کرد و موفق به اخذ تأییدیه اجتهاد شد، به معنای پیشینی، آیا مجتهد است؟ که نمی‌توان اینطور گفت و کماکان می‌بینیم در عرف حوزوی به آنان حجت الاسلام گفته می‌شود.

🔹 به گمانم وقتی این فرایند به بن بست خورد و نتوانستند معادلی را طراحی کنند، این دغدغه به وجود آمد که به همان وضعیت سطوحی که تعریف شده، محاسبه شود.

شما ببینید به دنبال این فرآیند ناقص، وضعیت به گونه‌ای می‌شود که ریاست اسبق دانشگاه تهران پیشنهاد دکتری افتخاری به رهبر انقلاب می‌دهد؛ البته آنان از باب تکریم و لطف این کار را انجام دادند؛ اما در ساختار حوزوی این کار غلط است و مرجعیت را نمی‌توان با دکتری افتخاری مقایسه کرد.

🔹 اینها معلول همین خلأ موجود است. گمان بنده این است که باید یک فکر جدی در این عرصه شود و تا جایی که بنده رصد کردم، هیچ کار جدی عطف بر فرمایش و دغدغه رهبر انقلاب اتفاق نیفتاده است و اگر هم کاری می خواهد انجام شود، نیازمند یک گروه نخبگانی است که هم ارتباط وثیقی با مراجع و فضلای صاحب نظر داشته باشد و هم مراجعه‌ای به نهادها، ارگان ها و مراکز علمی مشابه در فضای علمی دنیا داشته باشند.

🔻 همچنین #اتفاق_ناگوار این است که سازمان دیوان عدالت اداری رسما اعلام کرده به افرادی که سطح چهار حوزه دارند، نباید دکتر اطلاق شود؛ این خیلی اتفاق بدی است و نشان می‌دهد که ضعف های تصمیم خام هرچه بیشتر می‌گذرد، بیشتر خودنمایی می کند.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

📌 پ.ن:
 آنچه ملاحظه فرمودید بخشی از گفتگوهای نشست بررسی تحول در حوزه است که اخیرا در خبرگزاری رسمی حوزه بدان پرداخته شده است.


  • صادقی



🔹 اینکه بنده درباره‏‌ى علوم‏ انسانى‏ در دانشگاه‏‌ها و خطر این دانش‌هاى ذاتاً #مسموم هشدار دادم به خاطر همین است.
🔹 این علوم انسانى‏‌اى که امروز رایج است، محتواهایى دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متکى بر جهان‏‌بینى دیگرى است؛ حرف دیگرى دارد، هدف دیگرى دارد.

🔻 وقتى اینها رایج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت مى‏‌شوند...

📌 مناهج:
❓بنا بر کدام حجت و مجوز شرعی، طلاب را به سمت تحصیلات دانشگاهی و اخذ مدارک دانشگاهی سوق می‌دهیم؟

⛔️ قرار بود علوم انسانی مسموم را اصلاح و متحول کنیم تا دانشگاه‌ها را آباد کنیم؛ نه اینکه فضایی ایجاد کنیم که نتیجه‌اش فرار نخبگان حوزوی به دانشگاه‌ها باشد.

♨️ بخش قابل توجهی از این معضل، عدم مدارک مستقل و با هویت حوزوی است؛ بخشی هم مربوط به عدم رشته‌های متکثر و متنوع در حوزه‌های علمیه است.


  • صادقی